امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

ازتومی نویسم نازنینم(فندق من وبابا)

تولد 14 ماهگی شهزاده قصه زندگی من وهمسرم

امیر حسینم تولد 14 ماهگیت مبارک عزیز دل من اگر بدونی مامانی چقدر دوستت داره...همین رو بگم که کل زندگیمی پسر گلم هزار ماشااله که دیگه تاتی هم میکنی وتو خونه هرجایی که برم دنبالم میای الهی که مامانی قربونو اون قدمای کوچیکت بشه تعداد دندونات6 تاست فدات شم...وقتی سفره پهن میشه آقا امیر حسین وسط سفره میششنه قاشق و بشقاب بدست ومنتظر غذاست وقتی غذا رو میکشم ومیخوام بدم فوری قاشق رو از دستم می گیری ومیخوای که خودت بخوری دیگه یواش یواش داری مستقل میشه...منو بابایی که حسابی بهت می بالیم...فعلا حرف نمی زنی ولی منظورتو با اشاره دستت می رسونی... تو کشوی پاتختی همیشه شکلات میذارم یکی دوبار دیدی که من از اونجا شکلات برداشتم دادم بخو...
16 دی 1391
1